گفتم: چه کنم؟ گفت: به دل با ما باش
-
اندازه متن
+
گفتم: چه کنم؟ گفت: به دل با ما باش
گفتم که: به چشم؟ بی پروا باش
چون سیل سرشک من در این پیمان دید
خود رفت و به من گفت: براین دریا باش
گفتم: چه کنم؟ گفت: به دل با ما باش
گفتم که: به چشم؟ بی پروا باش
چون سیل سرشک من در این پیمان دید
خود رفت و به من گفت: براین دریا باش
در گیسوی وی راهم افتاد به شب وز سیل سرشک پا نهادم به تعب
گر جان…
گل گفت چرا باد نخواندم در گوش برداشت ندا باد چرا ای گل جوش
ابر آمد…

