گفتم که چو آتشی برانگیختهام
-
اندازه متن
+
گفتم که چو آتشی برانگیختهام
گفتا که چو باد برتو آویختهام
گفتم اگر آب چشم بنشاند گفت
هیهات که با خاک تو آمیختهام
گفتم که چو آتشی برانگیختهام
گفتا که چو باد برتو آویختهام
گفتم اگر آب چشم بنشاند گفت
هیهات که با خاک تو آمیختهام
گفتند به مرغ: ای اسیر خانه جان را چه کنی در سرکار دانه؟
مرغ آه برآورد:…
گفتم ز چه بر آتش من دود کنند؟ گفتا: به ضرورتی ست تا سود کنند
محصول…

