گفت: بنگر ولی به چشم گوشت
-
اندازه متن
+
گفت: بنگر ولی به چشم گوشت
از من بشنو ولی به گوش هوشت
گفتم شود چشم من و ببیند گوش
گفت آنچه بیافتی شود فرموشت
گفت: بنگر ولی به چشم گوشت
از من بشنو ولی به گوش هوشت
گفتم شود چشم من و ببیند گوش
گفت آنچه بیافتی شود فرموشت
گفتم به کدام دیده در من نگری؟ گفتا به کدام دل به من راه بری؟
گفتم…
باد آمد و روی دشت و گلزار بسوخت در خرمن خندان گل آتش افروخت
میخواست نشان…