گفت: بنگر ولی به چشم گوشت
-
اندازه متن
+
گفت: بنگر ولی به چشم گوشت
از من بشنو ولی به گوش هوشت
گفتم شود چشم من و ببیند گوش
گفت آنچه بیافتی شود فرموشت
گفت: بنگر ولی به چشم گوشت
از من بشنو ولی به گوش هوشت
گفتم شود چشم من و ببیند گوش
گفت آنچه بیافتی شود فرموشت
گفتم ز چه بر آتش من دود کنند؟ گفتا: به ضرورتی ست تا سود کنند
محصول…
ابجد کسی رو به حرف شیطان ننهشت خشتی چو نهادی بنه آن دیگر خشت
در راهت…

