گل زد به گریبانش از شادی چاک
-
اندازه متن
+
گل زد به گریبانش از شادی چاک
شادی ز گریبانش افتاد به خاک
گفتم که به وام شادی از او گیرم
رفتم بر گل، ولیک گل بود هلاک
گل زد به گریبانش از شادی چاک
شادی ز گریبانش افتاد به خاک
گفتم که به وام شادی از او گیرم
رفتم بر گل، ولیک گل بود هلاک
گوی از من کس هیچ نه نامی ببرد یا با من راه برخلافی سپرد
من کوهم…
گفتم: چه مرا ز راحتم داشته باز؟ گفتا: خم گیسوی سیاه و طناز
گفتم: به خیال…