گویند به دل غمش نیندوخته به
-
اندازه متن
+
گویند به دل غمش نیندوخته به
از آتش عشق، دیده بر دوخته به
من حكمت این ندانم، اما دانم
در ظلمت راه شمع افروخته به
گویند به دل غمش نیندوخته به
از آتش عشق، دیده بر دوخته به
من حكمت این ندانم، اما دانم
در ظلمت راه شمع افروخته به
زمستان1336 پاسها از شب گذشته است. میهمانان جای را کرده اند خالی. دیرگاهی است میزبان در خانه اش تنها نشسته.…
در این شب سنگین که نه کس میداند شبگیر که خواند به دل من ماند
در…

