یک جرعه به من که آن فزاید جوشم
-
اندازه متن
+
یک جرعه به من که آن فزاید جوشم
جوشم بدهید تا نماید هوشم
تا آنکه چنان شوم که جز آوایش
آوای کسی نیاید اندر گوشم
یک جرعه به من که آن فزاید جوشم
جوشم بدهید تا نماید هوشم
تا آنکه چنان شوم که جز آوایش
آوای کسی نیاید اندر گوشم
نیما گوید: به گاو مانم چه درست، میلم نه برآن گیا که در پیشم رست.
نزدیک…
بشگفت، به گل گفتم، با دست بهار ابر از ره "کالچرود" می گیرد بار.
گل گفت:…

