از شب فقط موی تُو رو یادمه
-
اندازه متن
+
از شب فقط موی تُو رو یادمه
از لا به لاش تُو رو نگا میکردم
تا پلکای سنگینتو میبستی
با گريههام تُو رو صدا میکردم
ستاره میشد اشکِ من تو موهات
مي بوسيدی صورتِ خيسِ من رو
غنچه میکردی اسمتو رو لبهام
با اسمِ تو بود که زبون وا کردم
□
موهای تو برام یه سرپناه بود
دستای روشنت شبیه ماه بود
کاش تا ابد دستات چروک نمی شد
کاش تا ابد موهای تو سياه بود
برفي که روی موی تو نشسته
میسوزه، آتيش شده توی سينهم
از شبی که موهای تو سفيد شد
شبا تو خواب کابوسِ برف میبينم
پوریا پلیکان