آکادمی شعر پلیکان

با کدام باران باز خواهی گشت؟

- اندازه متن +

بیدار شدم
حفره‌ای در کنارم دراز کشیده بود
به آشپزخانه رفتم
حفره‌ای داشت چای دم می‌کرد
حفره‌ای با مهربانی
مرا صبح به خیر می‌گفت

تو نرفته‌ای
تو تکه‌تکه شده‌ای
و هر تکه‌ات
حفره‌ای تاریک و کوچک است

حفره‌ها روی هم جمع می‌شوند
مثل سنگ‌ریزه‌هایی که کوه را می‌سازند

امروز گودالی در خانه دارم
که از کوه‌های شهر بلندتر است

نیستی
و نبودنت آنقدر عمیق شده
که انگار آفتاب بخارت کرده باشد

از پنجره خیابان را نگاه می‌کنم
با کدام باران
با کدام باران باز خواهی گشت؟

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×