آکادمی شعر پلیکان

دهنی که مورچه‌ها جويدنش

- اندازه متن +

دهنی که مورچه‌ها جويدنش
بستری که بوی خاک و خون می‌ده
خطبه‌عقدِ قبلِ تدفين تو اتاق
آينه‌ای که خيلی چيزا رو ديده

تو سرم دفنه هزارتا خاطره
صورتم پير و چروک، گيج و عبوس
تخت من يه گور دسته جمعيه
هر کجا جنازه‌ی يه نو عروس

دود اسفند و صدای کِل و جیغ
جمجمه‌های سیاه، تور سفيد
چن‌تا انگشت و يه کاسه‌ی عسل
دوتا حلقه که به چش نمی‌شه ديد

پیچک خاطره‌های رو به موت
شبا باز دور تنم زنده می‌شن
شخم نزن خاک گذشته‌هامو باز
کرما زير کفنم زنده می‌شن

دوباره چن ساعت از غروب گذشت
روح سرد این اتاق جون می‌گيره
واژه واژه کرمِ شعر از تو سرم
می‌ريزه روی لبام و می‌ميره

میانگین امتیازات ۵ از ۵
×