آکادمی پلیکان

دبیر جهاندیده را پیش خواند (20)

- اندازه متن +

دبیر جهاندیده را پیش خواند
بران پیشگاه بزرگی نشاند

بفرمود تا نامه پاسخ نوشت
بیاراست چون مرغزار بهشت

ز بس بند و پیوند و نیکو سخن
ازان روز تا روزگار کهن

چوگشت از نوشتن نویسنده سیر
نگه کرد قیصر سواری دلیر

سخن گوی و روشن دل و یادگیر
خردمند و گویا و گرد و دبیر

بدو گفت رو پیش خسرو بگوی
که ای شاه بینا دل و راه جوی

مرا هم سلیحست و هم زر به گنج
نیاورد باید کسی را به رنج

وگر نیستیمان ز هر کشوری
درم خواستیمی ز هر مهتری

بدان تا تواز روم با کام خویش
به ایران گذشتی به آرام خویش

مباش اندرین بوم تیره روان
چنین است کردار چرخ روان

که گاهی پناهست و گاهی گزند
گهی با زیانیم و گه سودمند

کنون تا سلیح و سپاه و درم
فراز آورم تو نباشی دژم

بر خسرو آمد فرستاده مرد
سخنهای قیصر همه یاد کرد

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×