آکادمی پلیکان

چو پیروز شد سوی ایران کشید (53)

- اندازه متن +

چو پیروز شد سوی ایران کشید
بر شهریار دلیران کشید

به روز چهارم به آموی شد
ندیدی زنی کو جهانجوی شد

به آموی یک چند بنشست و بود
به دلش اندرون داوریها فزود

یکی نامه سوی برادر بدرد
نوشت و ز هر کارش آگاه کرد

نخستین سخن گفت بهرام گرد
به تیمار و درد برادر بمرد

تو را و مرا مزد بسیار باد
روان وی از ما بی‌آزار باد

دگر گفت با شهریار بلند
بگوی آنچ از من شنیدی ز پند

پس ما بیامد سپاهی گران
همه نامداران جنگاوران

برآن گونه برگاشتمشان ز رزم
که نه رزم بینند زان پس نه بزم

بسی نامور مهتران با منند
نبادی که آید بریشان گزند

نشستم به آموی تا پاسخم
بیارد مگر اختر فرخم

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×