آکادمی پلیکان

تا جمالت عاشقان را زد به وصل خود صلا (42)

- اندازه متن +

تا جمالت عاشقان را زد به وصل خود صلا
جان و دل افتاده‌ اندر زلف و خالت در بلا

آنچه جان عاشقان از دست هجرت مى‌کشد
کس ندیده در جهان جز کشتگان کربلا

ترک ما گر مى‌کند رندى و مستى جان من
ترک مستورى و زهدت کرد باید اولا

وقت عیش و موسم شادى و هنگام طرب
پنجروز ایّام عشرت را غنیمت دان دلا

حافظا گر پایبوس شاه دستت مى‌دهد
یافتى در هر دو عالم رتبت عز و علا

قالب‌های-شعر-فارسی-آموزش-کامل-از-قصیده-تا-نیمایی
ثبت و انتشار آثار ادبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×