سیلاب گرفت گِرد ویرانهٔ عمر (20)
-
اندازه متن
+
سیلاب گرفت گِرد ویرانهٔ عمر
وآغاز پُری نهاد پیمانهٔ عمر
بیدار شو ای خواجه که خوش خوش بکِشد
حمّال زمانه رخت از خانهٔ عمر
سیلاب گرفت گِرد ویرانهٔ عمر
وآغاز پُری نهاد پیمانهٔ عمر
بیدار شو ای خواجه که خوش خوش بکِشد
حمّال زمانه رخت از خانهٔ عمر
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
…
به دورِ لاله قدح گیر و بیریا میباش به بویِ گُل نفسی همدمِ صبا میباش
…

