هر دوست که دَم زد زِ وفا، دشمن شد (13)
-
اندازه متن
+
هر دوست که دَم زد زِ وفا، دشمن شد
هر پاکرُوی که بود، تَردامن شد
گویند شب آبِستَن و این است عجب
کـاو مَرد ندید، از چه آبستن شد؟
هر دوست که دَم زد زِ وفا، دشمن شد
هر پاکرُوی که بود، تَردامن شد
گویند شب آبِستَن و این است عجب
کـاو مَرد ندید، از چه آبستن شد؟
ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی سود و سرمایه بسوزی و محابا نکنی
…
چندان که گفتم غم با طبیبان درمان نکردند مسکین غریبان
آن گل که هر دم…

