گر همچو من افتادهٔ این دام شوی (42)
-
اندازه متن
+
گر همچو من افتادهٔ این دام شوی
ای بس که خراب باده و جام شوی
ما عاشق و رند و مست و عالَمسوزیم
با ما منشین اگر نه بدنام شوی
گر همچو من افتادهٔ این دام شوی
ای بس که خراب باده و جام شوی
ما عاشق و رند و مست و عالَمسوزیم
با ما منشین اگر نه بدنام شوی
سَروَرِ اَهلِ عَمایِم، شمعِ جمعِ انجمن صاحبِ صاحبقَران، خواجه قوامالدین حَسَن
سادِسِ ماهِ ربیعالاخر، اندر…
ماهی که قدش به سرو میماند راست آیینه به دست و روی خود میآراست
دستارچهای پیشکشش…