از جرم گِلِ سیاه، تا اوج زحل (119)
-
اندازه متن
+
از جرم گِلِ سیاه، تا اوج زحل
کردم همه مشکلاتِ کلی را حل
بگشادم بندهای مشکل به حَیَل
هر بند گشاده شد به جز بند اَجل
از جرم گِلِ سیاه، تا اوج زحل
کردم همه مشکلاتِ کلی را حل
بگشادم بندهای مشکل به حَیَل
هر بند گشاده شد به جز بند اَجل
در دهر هر آنکه نیمنانی دارد از بهر نشست آشیانی دارد
نه خادم کس بود…
دهقان قضا بسی چو ما کشت و درود غم خوردن بیهوده نمیدارد سود
پر کن…

