این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت (18)
-
اندازه متن
+
این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت
چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
روزی که نیامدهست و روزی که گذشت
این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت
چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
روزی که نیامدهست و روزی که گذشت
ایام زمانه از کسی دارد ننگ کو در غم ایام نشیند دلتنگ
می خور تو…
میخوردن و شادبودن، آیینِ من است فارغبودن ز کفر و دین، دینِ من است
گفتم…