ای دل همه اسباب جهان خواسته گیر (103)
-
اندازه متن
+
ای دل همه اسباب جهان خواسته گیر
باغ طربت به سبزه آراسته گیر
وآنگاه بر آن سبزه شبی چون شبنم
بنشسته و بامداد برخاسته گیر
ای دل همه اسباب جهان خواسته گیر
باغ طربت به سبزه آراسته گیر
وآنگاه بر آن سبزه شبی چون شبنم
بنشسته و بامداد برخاسته گیر
چون نیست حقیقت و یقین اندر دست نتوان به امید شَک همه عمر نشست
هان…
گویند مرا که دوزخی باشد مست قولیست خلاف، دل در آن نتوان بست
گر عاشق…