رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین (141)
-
اندازه متن
+
رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین
نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین
نه حق نه حقیقت نه شریعت نه یقین
اندر دو جهان کرا بود زهره این
رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین
نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین
نه حق نه حقیقت نه شریعت نه یقین
اندر دو جهان کرا بود زهره این
حکایت 12 : گویند اسکندر رومی پیش از انک گرد جهان بگشت خوابهای گوناگون میدید که همه راه بدان میبرد…
حکایت 25 : تیر و کمان سلاحی بایسته است، و مر آن را کار بستن ادبی نیکوست، و پیغامبر علیه…

