زآن پیش که بر سرت شبیخون آرند (80)
-
اندازه متن
+
زآن پیش که بر سرت شبیخون آرند
فرمای که تا بادهٔ گلگون آرند
تو زر نهای ای غافل نادان که تو را
در خاک نهند و باز بیرون آرند
زآن پیش که بر سرت شبیخون آرند
فرمای که تا بادهٔ گلگون آرند
تو زر نهای ای غافل نادان که تو را
در خاک نهند و باز بیرون آرند
آن قصر که با چرخ همیزد پهلو بر درگه آن شهان نهادندی رو
دیدیم که…
قومی متفکرند اندر ره دین قومی به گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آن…

