فصل گل و طرف جویبار و لب کشت (39)
-
اندازه متن
+
فصل گل و طرف جویبار و لب کشت
با یک دو سه اهل و لعبتی حور‌سرشت
پیش آر قدح که باده‌نوشان صبوح
آسوده ز مسجد‌ند و فارغ ز کنشت
بر سنگ زدم دوش سبوی کاشی (164)
بر سنگ زدم دوش سبوی کاشی سرمست بدم که کردم این عیاشی
با من به…
آرند یکی و دیگری بربایند (58)
آرند یکی و دیگری بربایند بر هیچ‌کسی راز همی‌نگشایند
ما را ز قضا جز این…