قانع به یک استخوان چو کرکس بودن (142)
-
اندازه متن
+
قانع به یک استخوان چو کرکس بودن
به ز آن که طفیل خوان ناکس بودن
با نان جوین خویش حقا که به است
کهآلوده و پالوده هر خس بودن
قانع به یک استخوان چو کرکس بودن
به ز آن که طفیل خوان ناکس بودن
با نان جوین خویش حقا که به است
کهآلوده و پالوده هر خس بودن
بر گیر پیاله و سبو ای دلجوی فارغ بنشین به کشتزار و لب جوی
بس…
از جرم گِلِ سیاه، تا اوج زحل کردم همه مشکلاتِ کلی را حل
بگشادم بندهای…