آمد آمد ترش ترش یعنی بس (974)
-
اندازه متن
+
آمد آمد ترش ترش یعنی بس
میپندارد که من بترسم ز عسس
آن مرغ دلی که نیست در بند قفس
او را تو مترسان که نترسد از کس
آمد آمد ترش ترش یعنی بس
میپندارد که من بترسم ز عسس
آن مرغ دلی که نیست در بند قفس
او را تو مترسان که نترسد از کس
ای آنکه چو آفتاب فرداست بیا بیرون تو برگ و باغ زرد است بیا
عالم بیتو…
بیار ساقی بادت فدا سر و دستار ز هر کجا که دهد دست جام جان دست آر