آمد شب و غمهای تو همچون عسسان (1379)
-
اندازه متن
+
آمد شب و غمهای تو همچون عسسان
یابند دلم را به سوی کوی کسان
روز آمد کز شبت به فریاد رسم
فریاد مرا ز دست فریادرسان
آمد شب و غمهای تو همچون عسسان
یابند دلم را به سوی کوی کسان
روز آمد کز شبت به فریاد رسم
فریاد مرا ز دست فریادرسان
تو دوش چه خواب دیدهای میدانی نی دانش آن نیست بدین آسانی
در دست و تن…
هم بهدرد این درد را درمان کنم هم بهصبر این کار را آسان کنم
یا برآرم…