آنها که بآتش خزان سوختهاند (501)
-
اندازه متن
+
آنها که بآتش خزان سوختهاند
وز لطف بهار چشمشان دوختهاند
اکنون همه را خلعت تو دوختهاند
شیوهگری و غنج درآموختهاند
آنها که بآتش خزان سوختهاند
وز لطف بهار چشمشان دوختهاند
اکنون همه را خلعت تو دوختهاند
شیوهگری و غنج درآموختهاند
یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمیدارم زیرا که توی کارم زیرا که توی بارم
ای آنکه به جز شادی و جز نور نهای چون نعره زنم که از برم دور نهای