آن تاق که نیست جفتش اندر آفاق (1065)
-
اندازه متن
+
آن تاق که نیست جفتش اندر آفاق
با بنده بباخت تاق و جفتی به وفاق
پس گفت مرا که تاق خواهی یا جفت
گفتم به تو جفت و از همه عالم تاق
آن تاق که نیست جفتش اندر آفاق
با بنده بباخت تاق و جفتی به وفاق
پس گفت مرا که تاق خواهی یا جفت
گفتم به تو جفت و از همه عالم تاق
ای سر مردان برگو برگو وی شه میدان برگو برگو
ای مه باقی وی شه ساقی…
در دور سپهر و مهر ساقی مائیم سرمست مدام اشتیاقی مائیم
در آینه وجود کردیم نگاه…

