آن دل که به شاهد نهان درنگرد (467)
-
اندازه متن
+
آن دل که به شاهد نهان درنگرد
کی جانب ملکت جهان درنگرد
بیزار شود ز چشم در روز اجل
کان روی رها کند به جان درنگرد
آن دل که به شاهد نهان درنگرد
کی جانب ملکت جهان درنگرد
بیزار شود ز چشم در روز اجل
کان روی رها کند به جان درنگرد
ای دل اگرت رضای دلبر باید آن باید کرد و گفت کو فرماید
گر گوید خون…
در باغ هزار شاهد مهرو بود گلها و بنفشههای مشکین بو بود
وان آب زره زره…