آکادمی شعر پلیکان

آن دم که دل کند سوی دلبر اشارتی (2974)

- اندازه متن +

آن دم که دل کند سوی دلبر اشارتی
زان سر رسد به بی‌سر و باسر اشارتی

زان رنگ اشارتی که به روز الست بود
کآمد به جان مؤمن و کافر اشارتی

زیرا که قهر و لطف کز آن بحر دررسید
بر سنگ اشارتی است و به گوهر اشارتی

بر سنگ اشارتی است که بر حال خویش باش
بر گوهر است هر دم دیگر اشارتی

بر سنگ کرده نقشی و آن نقش بند او است
هر لحظه سوی نقش ز آزر اشارتی

چون در گهر رسید اشارت گداخت او
احسنت آفرین چه منور اشارتی

بعد از گداز کرد گهر صد هزار جوش
چون می‌رسید از تف آذر اشارتی

جوشید و بحر گشت و جهان در جهان گرفت
چون آمدش ز ایزد اکبر اشارتی

ما را اشارتی است ز تبریز و شمس دین
چون تشنه را ز چشمه کوثر اشارتی

میانگین امتیازات ۵ از ۵
×