آن را که در آخرش خری هست (377)
-
اندازه متن
+
آن را که در آخرش خری هست
او را به طواف رهبری هست
بازار جهان به کسب برپاست
زین در همه خارش و گری هست
تا خارششان همیکشاند
هر جای که شور یا شری هست
در یم صدفی قرار گیرد
کاو را به درونه گوهری هست
اما صدفی که دُر ندارد
در جُستن دُرش معبری هست
گه در یم و گاه سوی ساحل
در جُستن قطرهاش سری هست
خاموش و طمع مکن سکینه
آن راست سکون که مخبری هست
گر ساعتی ببری ز اندیشهها چه باشد (844)
گر ساعتی ببری ز اندیشهها چه باشد غوطی خوری چو ماهی در بحر ما چه باشد
بوی باغ و گلستان آید همی (2897)
بوی باغ و گلستان آید همی بوی یار مهربان آید همی
از نثار جوهر یارم مرا…
