آن را که غمی باشد و بتواند گفت (132)
-
اندازه متن
+
آن را که غمی باشد و بتواند گفت
گر از دل خود بگفت بتواند رفت
این طرفه گلی نگر که ما را بشکفت
نه رنگ توان نمود و نه بوی نهفت
آن را که غمی باشد و بتواند گفت
گر از دل خود بگفت بتواند رفت
این طرفه گلی نگر که ما را بشکفت
نه رنگ توان نمود و نه بوی نهفت
آن ذره که جز همدم خورشید نشد بر نقد زد و سخرهٔ امید نشد
عشقت به…
کافر نشدی حدیث ایمان چکنی بیجان نشدی حدیث جانان چکنی
در عربدهٔ نفس رکیکی تو هنوز…

