آن شاه که خاک پای او تاج سر است (136)
-
اندازه متن
+
آن شاه که خاک پای او تاج سر است
گفتم که فراق تو ز مرگم بتر است
اینک رخ زرد من گوا گفت برو
رخ را چه گلست کار او همچو زر است
آن شاه که خاک پای او تاج سر است
گفتم که فراق تو ز مرگم بتر است
اینک رخ زرد من گوا گفت برو
رخ را چه گلست کار او همچو زر است
هر خانه که بیچراغ باشد ای جان زندان بود آن نه باغ باشد ای جان
هرکس…

