آن شب که ترا به خواب بینم پیداست (137)
-
اندازه متن
+
آن شب که ترا به خواب بینم پیداست
چون روز شود چو روز دل پرغوغاست
آن پیل که دوش خواب هندستان دید
از بند بجست و پای آن پیل کراست
آن شب که ترا به خواب بینم پیداست
چون روز شود چو روز دل پرغوغاست
آن پیل که دوش خواب هندستان دید
از بند بجست و پای آن پیل کراست
ببرد خواب مرا عشق و عشق خواب برد که عشق جان و خرد را به نیم جو نخرد
…
ما میخواهیم و دیگران میخواهند تا بخت کرا بود کرا راه دهند
ما زان غم او…