آن پیش روی که جان او پیش صف است (119)
-
اندازه متن
+
آن پیش روی که جان او پیش صف است
داند که تو بحری و جهان همچو کفست
بیدف و نیی، رقص کند عاشق تو
امشب چه کند که هر طرف نای و دفست
آن پیش روی که جان او پیش صف است
داند که تو بحری و جهان همچو کفست
بیدف و نیی، رقص کند عاشق تو
امشب چه کند که هر طرف نای و دفست
رسیدم در بیابانی که عشق از وی پدید آید بیابد پاکی مطلق در او هر چه پلید آید
…
یک سپد پر نان ترا بر فرق سر تو…

