آن کس که ترا شناخت جان را چه کند (491)
-
اندازه متن
+
آن کس که ترا شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بدهی
دیوانهٔ تو هر دو جهان را چه کند
آن کس که ترا شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بدهی
دیوانهٔ تو هر دو جهان را چه کند
ای روترش به پیشم بد گفتهای مرا پس مردار بوی دارد دایم دهان کرکس
آن گفته…
چند روی بیخبر آخر بنگر به بام بام چه باشد بگو بر فلک سبزفام
تا قمری…

