آکادمی شعر پلیکان

آن یار ترش رو را این سوی کشانیدش (1226)

- اندازه متن +

آن یار ترش رو را این سوی کشانیدش
زین ساغر خندان رو جامی بچشانیدش

زین باده نخوردست او زان بارد و سردست او
با این همه بدهیدش جامی بپزانیدش

او سرکه چرا آرد غوره ز چه افشارد
زان زهر همی‌بارد تا جمله بدانیدش

آن باده انگوری نفزاید جز کوری
پهلوی چنین باده بالله منشانیدش

باشد بودش سکته در گور نباید کرد
زین آب خضر یک کف در حلق چکانیدش

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×