آکادمی شعر پلیکان

آن یکی می‌خورد نان فخفره (123-5)

- اندازه متن +

بخش ۱۲۳ – مثل

 

 

آن یکی می‌خورد نان فخفره
گفت سایل چون بدین استت شره

گفت جوع از صبر چون دوتا شود
نان جو در پیش من حلوا شود

پس توانم که همه حلوا خورم
چون کنم صبری صبورم لاجرم

خود نباشد جوع هر کس را زبون
کین علف‌زاریست ز اندازه برون

جوع مر خاصان حق را داده‌اند
تا شوند از جوع شیر زورمند

جوع هر جلف گدا را کی دهند
چون علف کم نیست پیش او نهند

که بخور که هم بدین ارزانیی
تو نه‌ای مرغاب مرغ نانیی

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×