آن یکی میخورد نان فخفره (123-5)
کپی نوشته
کپی شد
کپی لینک
کپی شد
۱۴۰۴/۰۲/۲۰
-
اندازه متن
+
بخش ۱۲۳ – مثل
آن یکی میخورد نان فخفره
گفت سایل چون بدین استت شره
گفت جوع از صبر چون دوتا شود
نان جو در پیش من حلوا شود
پس توانم که همه حلوا خورم
چون کنم صبری صبورم لاجرم
خود نباشد جوع هر کس را زبون
کین علفزاریست ز اندازه برون
جوع مر خاصان حق را دادهاند
تا شوند از جوع شیر زورمند
جوع هر جلف گدا را کی دهند
چون علف کم نیست پیش او نهند
که بخور که هم بدین ارزانیی
تو نهای مرغاب مرغ نانیی
هر بشری که صاف شد در دو جهان ورا دلی (2492)
هر بشری که صاف شد در دو جهان ورا دلی دید غرض که فقر بد بانگ الست را…
مولانا 
