از بسکه فساد و ابلهی زاد از من (1387)
-
اندازه متن
+
از بسکه فساد و ابلهی زاد از من
در عمر کسی نگشت دلشاد از من
من طالب داد و جمله بیداد از من
فریاد من از جمله و فریاد از من
از بسکه فساد و ابلهی زاد از من
در عمر کسی نگشت دلشاد از من
من طالب داد و جمله بیداد از من
فریاد من از جمله و فریاد از من
گفتم به فراق مدتی بگزارم باشد که پشیمان شود آن دلدارم
بس نوشیدم ز صبر و…