از بسکه فساد و ابلهی زاد از من (1387)
-
اندازه متن
+
از بسکه فساد و ابلهی زاد از من
در عمر کسی نگشت دلشاد از من
من طالب داد و جمله بیداد از من
فریاد من از جمله و فریاد از من
از بسکه فساد و ابلهی زاد از من
در عمر کسی نگشت دلشاد از من
من طالب داد و جمله بیداد از من
فریاد من از جمله و فریاد از من
عمریست ندیدهایم گلزار ترا وان نرگس پرخمار خمار ترا
پنهانشدهای ز خلق مانند وفا دیریست ندیدهایم…
هی چه گریزی چندین یک نفس این جا بنشین صبر تو کو ای صابر ای همه صبر و…

