از جان بشنیدهام نوای غم تو (1534)
-
اندازه متن
+
از جان بشنیدهام نوای غم تو
نی خود جانهاست ذرههای غم تو
آن صورتها که در درون میآیند
تابند چو ذره در هوای غم تو
از جان بشنیدهام نوای غم تو
نی خود جانهاست ذرههای غم تو
آن صورتها که در درون میآیند
تابند چو ذره در هوای غم تو
ای آنکه تو از دوش بیادم دادی زان حالت پرجوش بیادم دادی
آن رحمت را کجا…
با تو عتاب دارم جانا چرا چنینی رنجور و ناتوانم نایی مرا ببینی
دیدی که سخت…

