از دوستی دوست نگنجم در پوست (154)
-
اندازه متن
+
از دوستی دوست نگنجم در پوست
در پوست نگنجم که شهم سخت نکوست
هرگز نزید به کام عاشق معشوق
معشوق که بر مراد عاشق زید اوست
از دوستی دوست نگنجم در پوست
در پوست نگنجم که شهم سخت نکوست
هرگز نزید به کام عاشق معشوق
معشوق که بر مراد عاشق زید اوست
امروز بیا که سخت آراستهای گوئی ز میان حسن برخاستهای
بر چرخ برآی ماه را گوش…
این سر که در این سینهٔ ما میگردد از گردش او چرخ دو تا میگردد
نی…

