امروز ز ما یار جنون میخواهد (532)
-
اندازه متن
+
امروز ز ما یار جنون میخواهد
ما مجنون و او فزون میخواهد
گر نیست چنین پرده چرا میدرد
رسوا شده او پرده برون میخواهد
امروز ز ما یار جنون میخواهد
ما مجنون و او فزون میخواهد
گر نیست چنین پرده چرا میدرد
رسوا شده او پرده برون میخواهد
تا چند کشی سخرهٔ نفس بیکار تا چند خوری چو اشتران خوشهٔ خار
تا چند دوی…
ترشی تو چرا مگر شکربارت نیست یا هست شکر ولی خریدارت نیست
یا کار نمیدانی و…

