آکادمی شعر پلیکان

اگر حریف منی پس بگو که دوش چه بود (1013)

- اندازه متن +

اگر حریف منی پس بگو که دوش چه بود
میان این دل و آن یار می فروش چه بود

فدیت سیدنا انه یری و یجود
الی البقاء یبلغ من الفناء یذود

اگر به چشم بدیدی جمال ماهم دوش
مرا بگو که در آن حلقه‌های گوش چه بود

معاد کل شرود طغی و منه نی
مثال ظلک ان طال هو الیک یعود

وگر تو با من هم خرقه‌ای و همرازی
بگو که صورت آن شیخ خرقه پوش چه بود

بامر حافظ الله المکان یعی
بمس عاطفه الله الزمان ولود

اگر فقیری و ناگفته راز می‌شنوی
بگو اشارت آن ناطق خموش چه بود

ایا فؤاد فذب فی لظی محبته
ایا حیاه فدومی فقد اتاک خلود

وگر نخفتی و از حال دوش آگاهی
بگو که نیم شب آن نعره و خروش چه بود

ترید جبر جبیر الفؤاد فانکسرن
ترید نحله تاج فلا تنی به سجود

از آنچ جامه و تن پاره پاره می‌کردیم
بیار پارگکی تا که رنگ و بوش چه بود

برغم انفک لا تنکسر کما الحیوان
به نصف وجهک لا تسجدن شبیه یهود

وگر چو یونس رستی ز حبس ماهی و بحر
بگو که معنی آن بحر و موج و جوش چه بود

یقول لیت حبیبی یحبنی کرما
الیس حبک تأثیر حب ود ودود

وگر شناخته‌ای کاصل انس و جان ز کجاست
یکیست اصل پس این وحشت وحوش چه بود

ایا نضاره عیشی بما تهیجنی
متی تقر عیونی و صاحبی مفقود

وگر بدیدی جانی که پشت و رویش نیست
گه تصور عشاق پشت و روش چه بود

لئن سکرت بما قد سقیتنی یا دهر
اکون مثلک لدا لربه لکنود

وگر ز عشق تو سردفتر غرض ماییم
هزار دفتر و پیغام و گفت و گوش چه بود

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×