ای ساقی از آن باده که اول دادی (1740)
-
اندازه متن
+
ای ساقی از آن باده که اول دادی
رطلی دو درانداز و بیفزا شادی
یا چاشنیی از آن نبایست نمود
یا مست و خراب کن چو سر بگشادی
ای ساقی از آن باده که اول دادی
رطلی دو درانداز و بیفزا شادی
یا چاشنیی از آن نبایست نمود
یا مست و خراب کن چو سر بگشادی
عقل گوید که من او را به زبان بفریبم عشق گوید تو خمش باش به جان بفریبم
آمد آن خواجه سیماترش وان شکرش گشته چو سرکا ترش
با همگان روترش است ای عجب…