ای سنگ ز سودای لبت آبستان (1413)
-
اندازه متن
+
ای سنگ ز سودای لبت آبستان
از سنگ برون کشی تو مکر و دستان
آنجام چو جانیکه بدان کف داری
از بهر خدا از کف مستان مستان
ای سنگ ز سودای لبت آبستان
از سنگ برون کشی تو مکر و دستان
آنجام چو جانیکه بدان کف داری
از بهر خدا از کف مستان مستان
گویند که عشق بانگ و نامست دروغ گویند امید عشق خامست دروغ
کیوان سعادت بر ما…
مقریی میخواند از روی…