ای عادت تو خشم و جفا ورزیدن (1415)
-
اندازه متن
+
ای عادت تو خشم و جفا ورزیدن
وز چشم تو شاید این سخن پرسیدن
زینگونه که ابروی تو با چشم خوش است
او را ز چه رو نمیتواند دیدن
ای عادت تو خشم و جفا ورزیدن
وز چشم تو شاید این سخن پرسیدن
زینگونه که ابروی تو با چشم خوش است
او را ز چه رو نمیتواند دیدن
گفتی گشتم ملول و سودام گرفت تا شد دل از این کار و از این جام گرفت
نیمشب از عشق تا دانی چه میگوید خروس خیز شب را زنده دار و روز روشن نستکوس

