ای عربده کرده دوش با من (1929)
-
اندازه متن
+
ای عربده کرده دوش با من
می خورده و کرده جوش با من
ای جان به حق وصال دوشین
در خشم چنین مکوش با من
گر با تو ز من بدی بگفتید
با بنده بگو مپوش با من
ای عربده کرده دوش با من
می خورده و کرده جوش با من
ای جان به حق وصال دوشین
در خشم چنین مکوش با من
گر با تو ز من بدی بگفتید
با بنده بگو مپوش با من
بازآمد آن مغنی با چنگ سازکرده دروازه بلا را بر عشق باز کرده
بازار یوسفان را…
سحرگه گفتم آن مه را که ای من جسم و تو جانی بدین حالم که میبینی وزان نالم…