ای لشکر عشق اگرچه بس جبارید (561)
-
اندازه متن
+
ای لشکر عشق اگرچه بس جبارید
آن یار به خشم رفته را باز آرید
یک جان نبرید دل اگر سخت کند
یک سر نبرید پای اگر بفشارید
ای لشکر عشق اگرچه بس جبارید
آن یار به خشم رفته را باز آرید
یک جان نبرید دل اگر سخت کند
یک سر نبرید پای اگر بفشارید
هر چند شیر بیشه و خورشیدطلعتی بر گرد حوض گردی و در حوض درفتی
اسپت بیاورند…
روان شد اشک یاقوتی ز راه دیدگان اینک ز عشق بینشان آمد نشان بینشان اینک
ببین…