باد آمد و گل بر سر میخواران ریخت (223)
-
اندازه متن
+
باد آمد و گل بر سر میخواران ریخت
یار آمد و می در قدح یاران ریخت
از سنبل تر رونق عطاران برد
وز نرگس مست خون هشیاران ریخت
باد آمد و گل بر سر میخواران ریخت
یار آمد و می در قدح یاران ریخت
از سنبل تر رونق عطاران برد
وز نرگس مست خون هشیاران ریخت
ای جان جهان! جز تو کسی کیست؟ بگو بیجان و جهان هیچ کسی زیست؟ بگو
من…
اکنون که رخت جان جهانی بربود در خانه نشستنت کجا دارد سود
آن روز که مه…

