آکادمی شعر پلیکان

بانگ برآمد ز خرابات من (2110)

- اندازه متن +

بانگ برآمد ز خرابات من
چرخ دوتا شد ز مناجات من

عاقبت امر ظفر دررسید
یار درآمد به مراعات من

یا رب یا رب که چه سان می‌کند
دلبر بی‌کفو مکافات من

طاعت و ایمان کند آن کیمیا
غفلت و انکار و جنایات من

قصر دهد از پی تقصیر من
زله دهد از پی زلات من

جوش نهد در دل دریا و کوه
از تبش روز ملاقات من

گر نبدی پرده خیالات خلق
سوخته بودی ز خیالات من

در سپه جان زندی زلزله
طبل و علم نعره و هیهات من

در افق چرخ زدی شعله‌ها
نیم شبان آتش میقات من

میانگین امتیازات ۵ از ۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×