با توست مُراد، از چه رَوی هر سو تو (1556)
-
اندازه متن
+
با توست مُراد، از چه رَوی هر سو تو
او توست ولی به او میگو تو
اویی و تویی ز احولی میخیزد
چون دیده شود راست، تو اویی او تو
با توست مُراد، از چه رَوی هر سو تو
او توست ولی به او میگو تو
اویی و تویی ز احولی میخیزد
چون دیده شود راست، تو اویی او تو
ای جبرئیل از عشق تو اندر سما پا کوفته ای انجم و چرخ و فلک اندر هوا پا…
عاشق شو و عاشق شو بگذار زحیری سلطان بچهای آخر تا چند اسیری
سلطان بچه را…