با توست مُراد، از چه رَوی هر سو تو (1556)
-
اندازه متن
+
با توست مُراد، از چه رَوی هر سو تو
او توست ولی به او میگو تو
اویی و تویی ز احولی میخیزد
چون دیده شود راست، تو اویی او تو
با توست مُراد، از چه رَوی هر سو تو
او توست ولی به او میگو تو
اویی و تویی ز احولی میخیزد
چون دیده شود راست، تو اویی او تو
چو عشق را هوس بوسه و کنار بود که را قرار بود جان که را قرار بود
گم باد سَری که آن سَران را پا نیست وان دل که بجان غرقهٔ این سودا نیست

