با روز بجنگیم که چون روز گذشت (227)
-
اندازه متن
+
با روز بجنگیم که چون روز گذشت
چون سیل به جویبار و چون باد بدشت
امشب بنشینیم چون آن مه بگرفت
تا روز همی زنیم طاس و لب طشت
با روز بجنگیم که چون روز گذشت
چون سیل به جویبار و چون باد بدشت
امشب بنشینیم چون آن مه بگرفت
تا روز همی زنیم طاس و لب طشت
تا با تو ز هستی تو هستی باقیست ایمن منشین که بتپرستی باقیست
گیرم بت پندار…
ای خواجه سلام علیک از زحمت ما چونی ای معدن زیبایی وی کان وفا چونی
در…

